|
کلاس معارف یکشنبه 7 / 7 / 92 ساعت 30 / 20 در منزل هیئت برگزار شد.
موضوع کلاس:
ولایت فقیه و ادامه کتاب زاد السالک.
اطاعت و ولایت پیامبر و معصومین:
اطاعت:
آيه اطاعت: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ» سوره مبارکه نساء آیه 59
الف ـ (اولي الامر كيست؟) روايتي از جناب جابر بن عبدالله انصاري(رحمه الله عليه) در بحارالأنوار جلد 36 صفحه 249 و اعلام الورى ص 397 به شرح ذيل منقول است:
« ... وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْمَعْرُوفُ فِي التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ ثُمَّ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ سَمِيِّي وَ كَنِيِّي حُجَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ بَقِيَّتُهُ فِي عِبَادِهِ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ... »
بر طبق اين روايت، اولي الامر همان ائمه معصومين عليهم السلام هستند كه به نص نبي اكرم نام آنها بيان شده است.
ب ـ (وجوب اطاعت پیامبر و امامان): از اينكه در اين آيه شريفه، اطاعت خداوند متعال در كنار اطاعت رسول و اولي الامر بيان شده است نتيجه مي گيريم كه اطاعت رسول و اولي الامر در راستا و همطراز اطاعت خداوند متعال بوده و واجب است از ایشان نیز اطاعت نمود.
ج ـ (مطلقه بودن اطاعت پیامبر و امامان): از آنجا كه قيدي در پي اطاعت قرار نداده اين نكته برداشت مي گردد كه اينها به دليل مايه عصمتي كه دارند از خطا و اشتباه مصون بوده لذا اطاعت بي چون و چرا از ايشان بلامانع مي باشد.
د ـ البته مخفی نیست که بر طبق فتوای علمای شیعه اطاعت از حضرت فاطمه زهرا نیز همانند امامان معصوم واجب است.
ولایت:
آیه ولایت: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» سوره مباركه مائده آيه 55
الف ـ با توجه به آنكه طبق روايات، معلوم مي گردد كه الَّذينَ يُقيمُونَ … حضرت علي(عليه السلام) است و با توجه به آنكه جانشينان آن حضرت در روايات معلوم گشته اند نتيجه مي شود كه حق ولايت بر مخلوقات با خداوند متعال و پيامبر و ائمه(عليهم السلام) مي باشد.
ب ـ (مطلقه بودن ولایت پیامبر و امامان): با توجه به آنكه در آيه ولايت در مورد شمول ولايت بر امور مختلف، قيدي آورده نشده است چنين مي توان نتيجه گرفت كه ولايت ايشان مطلقه است نه مقيده يعني ولايت شامل همه موارد مي گردد(فردي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و …)
د ـ در مورد ولایت حضرت زهرا سلام الله علیها مانند معصومین دیگر نیز علما قائل بر ولایت ایشان هستند.
اطاعات و ولایت فقیه:
در زمان غیبت امام معصوم تکلیف شیعه توسط امامان معصوم روشن شده است:
* 1ـ مقبوله عمر بن حنظله: كافي جلد 1 صفحه 67
« ... قَالَ يَنْظُرَانِ إِلَى مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللَّهِ وَ عَلَيْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْكِ بِاللَّهِ ... »
* 2ـ وسائلالشيعة جلد 27 صفحه 140:
«... وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ ... »
* 3ـ وسائلالشيعة صفحه 27 جلد 131:
«... قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ علیه السلامه... فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ ... »
الف ـ در زمان غيبت امام عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) متولي امور مسلمين، فقهائي هستند كه در روايات فوق بدانها اشاره شده است.
ب ـ نوع ولايت فقيه:
چون در مورد شمول ولايت فقيه، در روايات فوق قيدي زده نشده است پس ولايت فقيه مطلقه است و شامل تمام موارد مي گردد(فردي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و …)
ج ـ نوع اطاعت فقيه:
به دليل عدم عصمت فقيه، اطاعت از فقيه مقيد است به اينكه برطبق موازين الهي و سنت نبي اكرم و ائمه اطهار و قرآن عمل نمايد در غير اين صورت نمي توان از فقيه اطاعت كرد.
نتیجه کلی:
ولایت معصومین: مطلقه است
ولایت فقیه: مطلقه است
اطاعت معصومین: مطلقه است
اطاعت فقیه: مقیده است
ادامه کتاب زاد السالک:
6ـ راحله(مرکب سواری): بدن و قوای آن است لذا باید برای تقویت قوای بدنی به جهت طی مسیر الی الله به قدر واجب در تحصیل معاش تلاش نماید0الدنیا مزرعه الآخره) و مازاد بر آن اگر او را از راه باز دارد اشکال دارد که همان دنیای مذموم است.
پس انسان باید مراقب بدن خود باشد تا بتواند تکالیف شرعیه را بجا آورد.
بدن انسان امانت الهی است و ملکیت حقیقی آن از آن خداست و ملکیت ما بر بدن خویش ملکیتی اعتباری است لذا انسان حق آسیب رساندن به بدن خویش را ندارد. برای همین است که آسیب رساندن به بدن از قبیل ایجاد خراش و قطع عضو و یا قتل بدون دلیل شرعی حرام است.